انتخاب آقای حسینی انتخاب یک تفکر و جریان است

دیروز جمعه15/2/91 همزمان با دور دوم انتخابات در برخیاز استان ها  محفلی گرم و صمیمی به منظور قدردانی از حامیان   ستاد های حجت الاسلام سید مرتضی حسینی نماینده منتخب شهرستانهای قزوین البرز و آبیک برگزار شد که در آغاز صوت قرآن و مداحی برادر ارجمند حاج محمد نبوی مجلس را منوربه نور آیات وحی و ذکر اهل بیت فرمود. پس از آن آقای اسدی رئیس ستاد حاج آقا فرمودند که انتخاب ایشان انتخاب یک تفکر و جریان است که پس از 25 سال خلاء آن احساس می شد.

حاج آقای حسینی پس از تشکر از زحمات حاضرین در جلسه و کسانی که فرصت حضور نداشتند به چند تذکر و تبیین صلی برای طرفداران پرداختند.

حاج آقای حسینی پس از تشکر از زحمات حاضرین در جلسه و کسانی که فرصت حضور نداشتند به چند تذکر و تبیین صلی برای طرفداران پرداختند.

_اتحادو همدلی بیش از پیش اصولگرایان و حذب اللهی های استان برای پیشبرد برنامه ها به گونه ای که حرفمان یکی باشد و برای نظرات هم احترام بگذاریم و اختلاف نظرات را بین خودمان حل کنیم  و نگذاریم به تفرقه و جنجال تبدیل شود. به حمداله نمایندگانی که این دوره به مجلس راه پیدا کردها ند از این تیپ هستند وان شاالله این ایده اجرایی میشود

_تذکر طرفداران به وکیل و نماینده خود در مجلس برای جلوگیری از لغزشهای احتمالی ونی رصد مسائل و مشکلات حوزه های انتخابی و نیز انتقال از طریق تلفن .نامه.و... به ایشان .

_حمایت از وی همانند دوران قبل از انتخابات و بخشش مردم در بعضی موارد که یا کاری  از دست نماینده بر نمی آید یا موانعی در آن وجود دارد ضمنا ایشان پیشاپیش از توقعاتی که بعضا برای بعضی افراد پیش می اید عذر خواهی کرد و گفت من کاری که در توانم باشد و خلاف قانون و حق نباشد برای هرکسی انجام خواهم داد .وی ادامه داد که من وابسته به هیچ گروهی حتی شما عزیزان که برای من زحمت کشیدید و روی چشم من جا دارید نیستم بجز خدا وامام زمان و خدا را شاهد میگیرم که حقیقت را بگویم واز حقوق ملی و همشهریانم دفاع کنم .

 _توجه اشان به همه ی بخش های حوزه های انتخابی چه انهایی که به او رای دادند و چ بخشهایی که به ایشان کمتر ویا اصلا رای ندادند چون خود را نماینده همه ی مردم این سه بخش میداند.

_حضور سالی یکبار در بین حامیان مردمی و شنیدن نظرات ومشکات آنان .

حاج آقا در بین سخنان خود فرمودند که من به عین دست خدا را در این جریان انتخابات دیدم کسانی که به آنان امید داشتم کاری برایم نکردند ولی جوانانی که آنها را نمی شناختم پر تلاش کار میکردند و میگفتند ما برای رضای خدا کار میکنیم چه رای بیره چه نه. (اکثر سیاسیون می گفتند که من رای نمیارم و خودم هم باورم نمیشد که حدود123000 بیارم و به طور خوشبینانه روی 70000 حساب بازکرده بودم)